انتخاب اوباما به ریاست جمهوری ایالات متحده از زوایای زیادی قابل بررسیست. آمریکائیان به این انتخاب میبالند و آنرا شاهدی میدانند بر این ادعا که آمریکا حقیقتاً "سرزمین فرصتهای طلایی" برای همگان است. اینکه این سرزمین از زمان برده داری تا بحال چقدر تغییر کرده اکنون نمادی عینی و شاهدی تمام عیار برای جهانیان یافته است. اکنون آمریکائیان میتوانند سرشان را با غرور بالا بگیرند و بگویند که در مملکتشان حقوق مساوی برای تمام شهروندان—از فقیر و سیاه گرفته تا غنیّ و سفید، از چینی و هندی گرفته تا ایرانی و مکزیکی روسی—تضمین شده است.
ولی این انتخاب برای ما ایرانیان چه درسهایی دارد؟ آیا دستاوردهای مدنی ما از زمان کورش کبیر تا کنون با دستاوردهای مدنی آمریکاییان از زمان لغو برده داری تا بحال قابل مقایسه است؟ آنان به کجا رسیدند و ما به کجا؟ فرزند یک سیاهپوست آفریقایی که اسم حسین را یدک میکشد در کشوری که دشمن شماره یک مسلمانان محسوب میشود به مقام ریاست جمهوری میرسد، ولی شهروندان بهایی ما ایرانیان نه تنها از ابتدایی ترین حقوق انسانیشان محرومند بلکه مردگانشان هم از حملات عمّال دولتی در امان نیستند. میگیرند، میبرند، تحقیر میکنند، اخراج میکنند، مصادره میکنند، خراب میکنند و میکشند و "در مزار آباد شهر بی طپش وای جغدی هم نمی آید بگوش"(1).
خواهد آمد روزی که فرزندان ما در کتابهای تاریخشان از آنچه امروز بر بهائیان ایران میرود خواهند خواند. اگر آنروز از ما بپرسند که شما در برابر این همه جنایت چه کردید ما چه خواهیم گفت؟
*دکتر صادق زیباکلام
1. مهدی اخوان ثالث
این نوشتار را همچنین میتوانید در این سایت ها بیابید:
http://www.negah28.info/index.php?option=com_content&task=view&id=967&Itemid=24