۱۳۸۷ آذر ۷, پنجشنبه

صعود حضرت عبدالبهاء را جشن بگیریم

صعود حضرت عبدالبهاء را جشن بگیریم! مگر وقتی دونده ای از خط پایان میگذرد و قهرمان میشود کسی غصه میخورد؟! حضرت عبدالبهاء خط پایان زندگی را با قهرمانی پشت سر گذاشت و نه تنها اول شد بلکه رکورد جدید انسانیت را به نام خودش ثبت کرد و استاندارد محبت و نوعدوستی را به بالاترین سطح ارتقاء داد. بهاییان افتخار میکنند که حضرت عبدالبهاء به تیم آنها تعلق دارد. وجود چنین قهرمانی روحیه آنها را قویتر میسازد و به بشریت نشان میدهد که تواناییهایشان بسیار بیشتر از آنست که تا بحال تصور میکردند. حال نوع انسان میداند که اگر بخواهد میتواند با تأسی به حضرت عبدالبهاء هر روز رکورد انسانیت خود را بهبود بخشد و خود الگویی برای اطرافیانش باشد.
قهرمانی حضرت عبدالبهاء مبارک

۱۳۸۷ آبان ۱۴, سه‌شنبه

باراک اوباما

دیشب دنیا شاهد یک اتفاق تاریخی بود. باراک اوباما به عنوان چهل و چهارمین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا انتخاب شد. پیروزی اوباما باعث خوشحالی بود چون نشان داد که مردم فرق یک مادر زحمتکش و یک متخصص، یک قهرمان جنگ و یک مدیر خردمند را میفهمند. مردم نشان دادند که مادران زحمتکش مثل سارا پیلن و قهرمانان ملی مثل جان مک کین قابل احترامند، ولی پیچیدگی های بسیار اداره یک کشورمردانی خردمند، نخبگانی آگاه و مدیرانی کارکشته میطلبد. اگر خواهان حل مشکلات هستیم باید کار را به کاردان بسپاریم.
انتخاب اوباما تنها انتخاب یک سیاهپوست نبود. اوباما صدای تمام کسانیست که وطن پرستی را ورای یکسری جملات فریبنده و دروغین میبینند و عقل و اخلاق را مقدم بر شعار و تظاهر میشمرند. اوباما نشان داد که در سرزمینی که هالیوود یکه تاز عرصه فرهنگ سازی شمرده میشود، تصویر مردی آرام، باهوش و خردمند نه تنها خسته کننده نیست، بلکه میتواند بسیار جذابتر از اسپایدر من و سوپرمن باشد. اوباما نشان داد که تبلور فروتنی و اخلاق بودن و سخن از اتّحاد و همبستگی راندن میتواند بسیار بیشتر از نفرت انگیزی و جنگ طلبی هیجان بیافریند و مردمی را که الگویی جز هالک و بتمن نداشتند را دیوانه وار مجذوب چهره آرام و شخصیت صبور خود کند. اوباما جنبه های کشف نشده و لایه های پنهان شخصیت و فرهنگ آمریکاییان را متبلور کرد و به خودشان و جهانیان نشان داد.
به امید اینکه این انتخاب زمینه پیشبرد صلح و وحدت را در دنیا فراهم کند و حضور و ظهور عقل گرایی و گفتگو را در عرصه جهانی تقویت نماید.

۱۳۸۷ آبان ۱۱, شنبه

به امتحانش می ارزد

"بنویسم یا ننویسم؟ آیا این نوشته ها اصولاً ارزش پاسخگویی دارند؟ حیف وقت گرانبها نیست؟"

اینها سوالاتی هستند که همیشه پس از خواندن مطالبی مشابه آنچه آقای لطفی در سایت ایرنا نوشته اند به ذهنم هجوم می آورند. دوستانی که پیگیر تحولات اخیر کشورمان هستند بخوبی میدانند که هر فرد یا گروهی که هدف حملات این عزیزان قرار گرفته محبوبیتش شدیداً افزایش پیدا کرده و در صدر لیست انتخاب شوندگان مردم قرار گرفته. پس چه جای نگرانیست ازاین تهمت ها و دروغها و چرا باید عکس العمل نشان داد؟ نمیدانم. شاید بخاطر آن عده معدود فرضی که ممکن است این اتهامات را باور کنند گاهی برای پاسخی هر چند کوتاه دست به قلم میشوم.

از آنجا که به کتاب فيچيکيا پیش از این دانشمندان بهایی پاسخی درخور داده اند، من از آقای لطفی فقط چند سوال میپرسم و به کتاب فيچيکيا نمیپردازم.

آقای لطفی در ابتدای مطلبشان نوشته اند:

"عقايد سياسي رهبريت تشکيلات جهاني بهاييت متاثر از گرايشات فاشيستي است. اعضاي تشکيلات دربرابرهرگونه تفکرانتقادي، نوآوري‌، آزادي بيان، انتقاد از مقررات سخت و سانسور با طردفوري ازسوي تشکيلات روبرو مي‌شوند."

آقای لطفی گیرم حرف شما درست باشد و بهاییان انتقاد و نوآوری را با طرد پاسخ میدهند. از حضور انورتان سوالی دارم. آیا انصافاً طرد کردن نوآوری فاشیستی تر است یا حبس و قتل و تخریب قبرستانها ومحرومیت از ابتدایی ترین حقوق انسانی و اجتماعی و تمام بلاهای دیگری که در این سی سال دوستان حضرتعالی بسر جامعه بهاییان ایران آورده اند؟ دوست عزیز اگر دلِ نازک و روحِ حساستان از اعمال فاشیستی بدرد می آید و قصد مبارزه با آنرا دارید چرا راه دور میروید؛ نگاهی به اطراف خودتان بیندازید فاشیست برای مبارزه و "افشاگری" زیاد هست.

و اما چند کلمه با دوستان عزیز خبرگزاری ایرنا:

چندی پیش شما یک گفت وگوي اختصاصی با يك كارشناس تاريخ معاصر ايران(!) بنام آقای سيد كاظم موسوي را منتشر کردید که طی آن ایشان بهاییان را جاسوسان و عوامل اطلاعاتي اسرائيل خواندند، و اینبار از قول آقای لطفی بهاییان را فاشیست میخوانید. ممکن است بفرمایید چرا فاشیست ها که به خون یهودیان تشنه هستند باید برای اسرائیل جاسوسی کنند؟! اگراحیاناً پاسخ به این سوال سخت است ممکن است لطفاً بفرمایید اصولاً چطور ممکن است اندیشه فاشیسم که در قرن بیستم بوجود آمد زیربنای اندیشه دیانتی باشد که در قرن نوزدهم پایه گذاری شد؟!

واما یک توصیه برادرانه:

دوستان عزیز؛ شما که هزار ماشاءالله خبرگزاري جمهوري اسلامی هستید و برای خودتان دفتر پژوهش و بررسيهاي خبردارید و اینهمه محقق را به خدمت گرفته اید بد است اینگونه عمل کنید. دانشمندانتان پاسخ چند جوان دانشگاه ندیده بهایی را نمیتوانند بدهند و مطالبی میگویند که به لطیفه بیشتر شبیه است. سالهاست به هرکه تاختید محبوب خاص و عام گردیده و هرکه را خائن و وطنفروش خواندید قهرمان ملی شده. شاید وقتش باشد که روشهای دیگری را امتحان کنید. شما که بخاطر دشمنی با بهاییان هرگونه بدنامی را به جان خریده اید یکبار هم حقیقت را بگویید. شاید مردم آنان را همفکر شما و دوستانتان بپندارند و از آنان هم متنفر شوند. تصمیم با خودتان است ولی بنظر من به امتحانش می ارزد.